روح مانند
سرگردان
می گردم
دنبال سراب هایم
می بینم سراب ها
می دوم،
می گریم،
زمین خوردن هایم
دردی نیست
تشنگی هایم نیز.
دردی نیست اگر
بدوم سالیان عمرم
نرسم به رویاها
اما گر دلم
به میان صدجاده
زمین خورد و شکست
دردها یکی یکی
سراغم می دوند
خورده های دل
با کسی نگویم
تا نه زخمی
بجای ماند
و نه دوستی
دل بسوزد از برایم
می گریم
تا سرابم
گریسته شود
پیش پاهایم
.
.
.
................
shamim
|